جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اندوه بار

اندوهبار

اندوهبار
اندوه آور، تاثرآور، غمبار، مصیبت بار، ملال آور، ملال انگیز، ملالت بار
متضاد: سرورانگیز، مسرت بخش
فرهنگ واژه مترادف متضاد

اندوه گسار

اندوه گسار
یار و دوست که غم شخص را بخورد، کسی که برای دیگری دلسوزی و غم گساری کند، غم خوار، غم گسار، چیزی یا کسی که غم و اندوه را تسکین بدهد
اندوه گسار
فرهنگ فارسی عمید

اندوه خوار

اندوه خوار
کسی که غصه بخورد و غم واندوه به خود راه بدهد، اندوه خورنده، یار و دوست که در غم و غصۀ شخص شریک باشد، غم خوار
اندوه خوار
فرهنگ فارسی عمید

اندوه گسار

اندوه گسار
شکننده اندوه. (آنندراج). غمخوار. متعهد. (فرهنگ فارسی معین) :
روی تو مرا روز و شب اندوه گسار است
شاید که پس از انده اندوه گساریست.
فرخی.
و رجوع به اندهگسار شود
لغت نامه دهخدا

اندوه کاه

اندوه کاه
کاهندۀ اندوه. کم کننده اندوه، بناگاه آوردن بر کسی بدی را. (آنندراج). انداص علینا بالشر، ناگاه آورد برما بدی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

اندوه خوار

اندوه خوار
غم خوار. تیمارخوار. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا