معنی انبازیدن - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با انبازیدن
انبازیدن
- انبازیدن
- شریک شدن در هر سرمایۀ عمومی که در سود و زیان شرکت داشته باشد. (ناظم الاطباء). شرکت. (شعوری ج 1 ورق 123 الف).
لغت نامه دهخدا
انباریدن
- انباریدن
- انبارد خواهد انبارد بینبارانبارنده انبارده انبارش) پر کردن انبار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
انباریدن
- انباریدن
- انبار کردن و پر کردن، برآوردن آرد را از سوراخ پرویزن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
اندازیدن
- اندازیدن
- اندازه گرفتن و تعیین مسافت و حجم کردن.
لغت نامه دهخدا
دربازیدن
- دربازیدن
- بازی کردن باختن، خرید و فروخت کردن بیع و شری کردن، بخشیدن عطا کردن، وام دادن قرض دادن، از دست دادن باختن، (تصوف) محو کردن اعمال ماضی از نظر خود
فرهنگ لغت هوشیار
جنبانیدن
- جنبانیدن
- جنباند خواهد جنباند بجنبان جنباننده جنبانده) حرکت دادن تکان دادن
فرهنگ لغت هوشیار