جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با افزون بر

افزون بین

افزون بین
افزون بیننده. آنکه هر چیز بیش بیند. کسی که همه چیزها را دو برابر بیند:
گفت استاد آن دو شیشه نیست رو
احولی بگذار و افزون بین مشو.
مولوی
لغت نامه دهخدا

اهون بر

اهون بر
آهون بر. نقب زننده و چاه جوی را گویند و بعربی نقاب خوانند و بضم بای ابجد هم آمده است. (برهان) (آنندراج). نقاب و معدنچی و چاهخوی. (ناظم الاطباء). رجوع به آهون شود
لغت نامه دهخدا

افزونتر

افزونتر
زیادتر. علاوه تر. بیشتر. (ناظم الاطباء). فزونتر. افضل. بزرگتر. (یادداشت دهخدا). امثل. اطول. (منتهی الارب) :
همانا کنون زورم افزون تر است
شکستن دل من نه اندرخور است.
فردوسی.
سپاه و دل و گنجم افزونتر است
جهان زیر شمشیر تیز اندر است.
فردوسی.
تا بگویند که سلطان شهید افزونتر است. (از تاریخ بیهقی ص 390)
لغت نامه دهخدا