جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اسپهان

اسپهان

اسپهان
اصفهان. اسپاهان. سپاهان. اصفاهان. صفاهان. رجوع به اسپاهان و اصفهان شود:
اسپهان نیمۀ جهان گفتند
نیمی از وصف اسپهان گفتند.
؟
لغت نامه دهخدا

اسپهانی

اسپهانی
منسوب به اسپهان اصفهانی. کالایی که ساخته اصفهان باشد، کسی که از اهل اصفهان باشد از مردم اصفهان
فرهنگ لغت هوشیار

اسپهانک

اسپهانک
گوشه ای در دستگاه ماهور، گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه
اسپهانک
فرهنگ لغت هوشیار

اسپدان

اسپدان
نام شهر اصفهان را بطلمیوس جغرافی نویس معروف یونان بنقل از اراتستنس (275- 195 قبل از میلاد) چنین آورده است. (فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ج 1 ص 225)
لغت نامه دهخدا

اسپاهان

اسپاهان
اصفهان. اسپهان. سپاهان. صفاهان. اصفاهان. مؤلف فرهنگ رشیدی گوید: و از اسپاه مأخوذ است اسپاهان، چه آن شهر همیشه موضع اقامت سپاه ایران بوده و در آن سگ نیز بسیار می بودچنانچه مؤلف تاریخ اصفهان علی بن حمزه گفته و الف ونون برای نسبت است. رجوع به اسپهان و اصفهان شود
لغت نامه دهخدا