معنی اتسه - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با اتسه
تاسه
- تاسه
- اندوه، ملالت، اضطراب، بی تابی، ویار، میل شدید به خوردن بعضی از میوه ها یا خوراکی ها که بیشتر به خانم های آبستن دست می دهد
فرهنگ فارسی معین
استه
- استه
- هسته، برای مِثال کسی بی عیب نَبوَد در زمانه / رطب را استه باشد در میانه (ابوالمثل- مجمع الفرس - استه)
فرهنگ فارسی عمید