جدول جو
جدول جو

معنی وکیل

وکیل
نماینده، پیشکار، کارگزار، مباشر، ناظر، قایم مقام، گماشته، مامور، ناظر، نایب، وصی، قیم، ولی، قانون دان، مدافع، سرجوخه
فرهنگ واژه مترادف متضاد