جدول جو
جدول جو

معنی نظم

نظم
آراستگی، آراستگی، انتظام، انضباط، ترتیب، تنظیم، سازماندهی، سامان، قاعده، قانون، نسق، نظام، شعر
متضاد: نثر
فرهنگ واژه مترادف متضاد