جدول جو
جدول جو

معنی نشاندن

نشاندن
قراردادن، مقیم کردن، نهادن، غرس کردن، کاشتن، افراشتن، خاموش کردن، دفع کردن، فرونشاندن، نشانیدن
متضاد: کندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد