معنی می زده
می زده
صفت خمار، سرمست، لول، مخمور، مست، ملنگ، نشئه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " می زده " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...