معنی موزون موزون آهنگین، خوش آهنگ، خوش نوا، هم آهنگ، متناسب، سجع، سنجیده، وزن شدهمتضاد: ناموزون، ناسنجیده، نسنجیده فرهنگ واژه مترادف متضاد