معنی موافق موافق جور، سازگار، مساعد، هماهنگ، دل پسند، مطلوب، مقبول، دل خواه، مناسب، درخور، شایسته، متناسب، دمساز، متفق، متفق الرای، هم دل، هم رای، هم عقیده، همساز، هم فکر، هم سو، یک جهت، برابر، مطابق، معادلمتضاد: نامناسبمتضاد: مخالفمتضاد: خلاف فرهنگ واژه مترادف متضاد