جدول جو
جدول جو

معنی مواظبت کردن

مواظبت کردن
حراست کردن، مراقبت کردن، نگهبانی کردن، پاسداری کردن، پاییدن، حفاظت کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد