جدول جو
جدول جو

معنی مندرس

مندرس
اسقاط، پاره پاره، پوسیده، خلق، خلقان، ژنده، فرسوده، کهنه، مرقع
متضاد: نو
فرهنگ واژه مترادف متضاد