معنی منحرف منحرف بیراهه رو، فاسد، خراب، آن کاره، پالان کج، سست قدم، کجرو، گمراه، منحط، انحراف دار، قیقاج، متمایل، ناراست، ملحدمتضاد: مهتدی فرهنگ واژه مترادف متضاد