جدول جو
جدول جو

معنی منحرف

منحرف
بیراهه رو، فاسد، خراب، آن کاره، پالان کج، سست قدم، کجرو، گمراه، منحط، انحراف دار، قیقاج، متمایل، ناراست، ملحد
متضاد: مهتدی
فرهنگ واژه مترادف متضاد