جدول جو
جدول جو

معنی منجلی کردن

منجلی کردن
آشکار کردن، جلوه گری کردن، آشکار ساختن، عیان کردن، تجلی کردن، ظاهر شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد