جدول جو
جدول جو

معنی منتقل کردن

منتقل کردن
جابه جا کردن، انتقال دادن، نقل مکان دادن، بردن، رساندن، ابلاغ کردن
متضاد: منتقل شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد