معنی مکشوف مکشوف آشکار، برملا، پدیدار، ظاهر، عیان، کشف شده، هویدامتضاد: ناپدید، ناپیدا، مکتوم، مکنون، نامکشوف، نهفته فرهنگ واژه مترادف متضاد