جدول جو
جدول جو

معنی مقید ساختن

مقید ساختن
پای بند کردن، پای بست کردن، اسیر کردن، دربند کردن، گرفتار کردن، گرفتار ساختن، مجبور کردن، ملزم ساختن، وابسته کردن، مشروط کردن
متضاد: مقید شدن، مقید گشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد