جدول جو
جدول جو

معنی مقابله کردن

مقابله کردن
روبه رو شدن، مواجهه کردن، مبارزه کردن، جنگیدن، برابری کردن، همتا بودن، مقایسه کردن، تطبیق دادن، جبران کردن، تلافی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد