جدول جو
جدول جو

معنی مفعول

مفعول
کنش پذیر
متضاد: کنشگر، فاعل، امرد، کونی، مابون، مخنث، ملوط
متضاد: لواطکار
فرهنگ واژه مترادف متضاد