معنی معمور کردن معمور کردن آباد کردن، آبادان ساختن، عمارت ساختن، معمورگردانیدن، دایر کردن، آبادان ساختنمتضاد: خراب کردن، ویران ساختن، بایر کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد