جدول جو
جدول جو

معنی معاضدت

معاضدت
دستگیری، کمک، مدد، مساعدت، مظاهرت، معاونت، هم دستی، همراهی، یاری، یاوری، کمک کردن، یاری کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد