جدول جو
جدول جو

معنی مشتاق کردن

مشتاق کردن
آرزومند کردن، راغب کردن، بسیار مایل کردن، شایق کردن، عاشق کردن
متضاد: بیزار کردن، مشمئز کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد