جدول جو
جدول جو

معنی مستهلک

مستهلک
نیست شده، نحوشده، نابود، نابودشده، نابودگردیده، معدوم، ازمیان رفته، پرداخت تدریجی دین
فرهنگ واژه مترادف متضاد