جدول جو
جدول جو

معنی مرده

مرده
بی جان، درگذشته، متوفا، مرحوم، میت
متضاد: حی، زنده، خاموش، ساکت، بی روح، بی حس، بی حرکت، قدیمی، ازیادرفته، فراموش شده، آب دیده، تیره، کدر، تار، ازبین رفته، نابودشده، تباه شده، بایر، ناکشته 01 خشک، خشکیده
فرهنگ واژه مترادف متضاد