جدول جو
جدول جو

معنی مردم گریز

مردم گریز
گوشه گیر، گوشه نشین، منزوی، انزواجو، انزواطلب، عزلت گزین
متضاد: انسان دوست، مردم ستان، مردم آمیز، مردم دوست، معاشرتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد