معنی مراقبت مراقبت پاس، ترصد، ترقب، توجه، تیمارداشت، حفاظت، دقت، دیده بانی، رعایت، محارست، مراعات، مواظبت، ناظری، نظارت، نگاهبانی، نگهداری، نیوشه، نگهبانی کردن، مواظبت کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد