معنی مذبوح
مذبوح
ذبح شده، گلوبریده، تلاش بی ثمر، کوشش بی اثر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " مذبوح " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...