جدول جو
جدول جو

معنی محاجه کردن

محاجه کردن
استدلال کردن، مباحثه کردن، حجت آوردن، جدل کردن، بگومگو کردن، خصومت ورزیدن، دشمنی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد