معنی مثله شدن مثله شدن سانسورشدن، خراب شدن، ابتر شدن، ناقص شدن (نوشته، اثر) ، بریده شدن، تکه تکه شدن (اندام، جوارح) فرهنگ واژه مترادف متضاد