معنی متمکن شدن متمکن شدن ثروتمندشدن، دارا شدن، توانگر شدن، مستقر شدن، جای گرفتن، مقیم شدن، متمکن ماندن، توانمند شدن فرهنگ واژه مترادف متضاد