جدول جو
جدول جو

معنی متفقمتفق شدن

متفقمتفق شدن
متحدشدن، یگانه شدن، هم رای گشتن، هم داستان شدن، عزم کردن، مصمم شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد