جدول جو
جدول جو

معنی متاخر

متاخر
اخیر، تازه، جدید، پس مانده، عقب افتاده، واعقب افتاده، واپس مانده، درنگ کننده، تاخیرکننده
متضاد: متقدم
فرهنگ واژه مترادف متضاد