جدول جو
جدول جو

معنی ماندنی شدن

ماندنی شدن
ساکن شدن، مقیم شدن، رحل اقامت افکندن، ماندگارگشتن
متضاد: رفتنی
فرهنگ واژه مترادف متضاد