جدول جو
جدول جو

معنی مات کردن

مات کردن
به تعجب واداشتن، شگفت زده کردن، مبهوت کردن، بهت زده کردن، حیران کردن، حیرت زده کردن، متحیر کردن، سرگردان کردن، عاجز کردن، درمانده کردن، در تنگنا قرار دادن (حریف) ، از حرکت بازداشتن (مهره شاه حریف درشطرنج) ، شهمات
فرهنگ واژه مترادف متضاد