جدول جو
جدول جو

معنی لجوج

لجوج
تخس، جسور، خودراء ی، خودسر، خودکامه، خیره سر، زکاره، ستیزه جو، ستیزه کار، ستیهنده، کله شق، گستاخ، مستبد، معاند، یک دنده
فرهنگ واژه مترادف متضاد