جدول جو
جدول جو

معنی گال

گال
غوزه، ارزن، گاورس، شغال، غلتیدن، غلت، دوری، کناره گیری، هزیمت، جرب، گر، بازی دادن، فریب، فریاد
فرهنگ واژه مترادف متضاد