جدول جو
جدول جو

معنی طلبیدن

طلبیدن
احضار کردن، خواندن، تقاضا کردن، فرا خواندن، دعوت کردن، فراخوانی کردن
متضاد: راندن، طرد کردن، خواستن، طلب کردن، جستن، جست وجو کردن، اقتضا کردن، لازم داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد