جدول جو
جدول جو

معنی طلب

طلب
جستجو، التماس، خواست، تقاضا، خواستاری، خواهش، مطالبه، جستن، خواستن، بستانکاری
متضاد: بده، بده کاری، دین، قرض
فرهنگ واژه مترادف متضاد