جدول جو
جدول جو

معنی طفره رفتن

طفره رفتن
طفره زدن، تعلل کردن، سردواندن، اهمال کاری کردن، در رفتن، سستی کردن
متضاد: اقدام کردن، عمل کردن، دست یازیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد