معنی طغیان کردن طغیان کردن سرکشی کردن، عصیان ورزیدن، گردن کشی کردن، نافرمانی کردن، یاغی شدن، طاغی شدن، شورش کردن، بالا آمدن (سطح آب رودخانه) ، سرریز کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد