معنی طرح طرح الگو، مدل، انگار، نگاره، گرده، نقاشی، نقش، نقشه، نمودار، شکل، تصویر، زمینه، قالب، پروژه، پیشنهاد 01 برنامه، کشیدن، نقاشی کردن، مطرح کردن، ارائه کردن، ارائه دادن فرهنگ واژه مترادف متضاد