جدول جو
جدول جو

معنی طاری

طاری
آینده، عارض، عارضی
متضاد: ذاتی، گزنده، گذرا، غیرمقیم
متضاد: متوطن، روان، جاری، مسافر
فرهنگ واژه مترادف متضاد