جدول جو
جدول جو

معنی ضرب

ضرب
زدن، شکنجه، ضربت، کوب، کوفتن، جرح، زخم، تنبک، تالی، شبیه، مانند، مثل، همتا، صنف، قسم، گونه، نوع، چوله، عجز، قرینه
فرهنگ واژه مترادف متضاد