معنی صلحجو صلحجو آرامش طلب، آشتی خواه، آشتی طلب، سازشکار، سازشگر، سلیم، صلح طلب، صلح طلب، مسالمت جو، ملایممتضاد: ستیزه جو فرهنگ واژه مترادف متضاد