معنی سنت گرا سنت گرا سنتی، سنت خواه، سنت پرست، سنت طلبمتضاد: سنت شکن، متحجر، واپسگرامتضاد: پیشرو، متجدد، تجددطلب، محافظه کارمتضاد: رادیکال، کهنه گرا، کهنهمتضاد: نوگرا فرهنگ واژه مترادف متضاد