معنی سستی سستی اهمال، بی ثباتی، تزلزل، تعلل، بی حالی، تغافل، تکاسل، تکاهل، تهاون، درماندگی، رخوت، ضعف، طفره، غفلت، فتور، فروگذاشت، فرویش، قصور، کوتاهی، مسامحه، ناتوانی، وهن، نرمیمتضاد: سختی، تنبلی، کاهلی، تامل، درنگ فرهنگ واژه مترادف متضاد