جدول جو
جدول جو

معنی سروسامان دادن

سروسامان دادن
بسامان کردن، نظم ونسق دادن، سامان بخشیدن، مرتب کردن، داماد کردن، عروس کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد