معنی سربه راه کردن سربه راه کردن مطیع کردن، منقاد کردن، رام کردن، فرمان بردار کردن، حرف شنو کردن، آماده کردن، مهیا کردن، روبه راه کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد