جدول جو
جدول جو

معنی ساری

ساری
شایع، واگیر، سرایت کننده، جاری، روان
متضاد: راکد، نافذ، سار، سارنگ، فوطه، چادر، پوشش، جامه (زنان هندی)
فرهنگ واژه مترادف متضاد